منجی انسان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نسبت توحید افعالی با اختیار انسان

16 دی 1397 توسط منجی انسان

فرقه‌ها و مذاهب اسلامی گرچه توحید افعالی را می‌پذیرند، درخصوص رابطه آن با اختیار انسان اتفاق‌نظر ندارند.اشاعره می‌گویند: ازآنجاکه علتی جز خدا وجود ندارد، انسان علت افعال خود نیست و افعال او در واقع افعال خداوندند. معتزله معتقدند خداوند افعال انسان را به خود آنها واگذار کرده است. بنابراین افعال اختیاری انسان مخلوق خداوند نیست.شیعیان امامی بر این باورند که انسان مختار است و افعال او واقعا کارهای او هستند؛ اما او در انجام‌دادن آنها علت مستقل نیست و خداوند علت مستقل همه افعال او است.

به باور متکلمان شیعه، نظریه اشاعره مستلزم این است که انسان موجودی مختار نباشد و این با مسائلی چون تکلیف‌هایی که خداوند برعهده انسان گذاشته و عذاب و پاداش اخروی سازگاری ندارد.همچنین دیدگاه معتزله با توحید در خالقیت و فراگیربودن قدرت خداوند منافات دارد. به عقیده شیعیان توحید افعالی ازآن‌رو با اختیار انسان در تعارض قرار نمی‌گیرد که افعال انسان در طول فعل خداوند است. بنابراین آنها را هم می‌توان فعل خدا دانست و هم فعل انسان.

 نظر دهید »

نظريه جدايى صفات خدا از ذات او

16 دی 1397 توسط منجی انسان

يكى از ديدگاه ها درباره صفات ذات خدا، نظريه گروهى به نام اشاعره (پيروان ابوالحسن اشعرى) است كه گفته اند: صفات الهى چيزى خارج از ذات اويند همواره ملازم با ذات خدا بوده و همانند او، قديم و ازلى اند. اينان معتقد به «قدماى هشت گانه» شده اند كه عبارت است از ذات الهى، به اضافه هفت صفت ذاتى و قديم ديگر.

نقد اين نظريه
يكى از اشكالات وارد بر نظريه اشاعره اين است كه اگر هر يك از صفات الهى داراى مصداق هايى خارج از ذات الهى و بى نياز از آفريننده فرض شوند، در اين صورت قديم و واجب بالذات، منحصر به ذات خداوند نمى باشد و بايد به جاى يك قديم ازلى، معتقد به هشت واجب و قديم گرديد. و اين با توحيد ذات سازگارى ندارد و موجب شرك در ذات است كه هيچ مسلمانى نمى تواند به آن ملتزم گردد.

حسين بن خالد مى گويد: از حضرت امام على بن موسى الرضا عليه السلام شنيدم كه فرمود: پيوسته از ازل، خداوند تبارك و تعالى عالم، قادر، حى، قديم، شنوا و بينا بوده است. پس من گفتم: اى فرزند رسول خدا، گروهى مى گويند كه خداوند عزوجل از ازل عالم به علمى است، قادر به قدرتى است، داراى حياتى است، قديم به قدمتى است، سميع به سمعى است و بينا به بينايى است.

امام عليه السلام فرمود: هر كس اين را بگويد و به آن معتقد گردد، پس همراه خدا، خدايان ديگرى انتخاب كرده و بهره اى از ولايت ما ندارد. آنگاه فرمود: خداوند عزوجل پيوسته از ازل، علم، قدرت، حيات، قديم بودن، شنوايى و بينايى جزو ذاتش بوده و او بلندمرتبه و بزرگ تر است از آن چه مشركان و تشبيه كنندگان مى گويند.

اشكال دوم بر نظريه اشاعره اين است كه اگر هر يك از صفات الهى مصداق و مابه ازاى جداگانه اى داشته باشد يا اين است كه مصاديق آن‌ها در داخل ذات الهى فرض مى شوند كه لازمه اش اين است كه ذات الهى مركب از اجزا باشد و قبلًا ثابت كرديم كه چنين چيزى محال است. و يا اين كه مصاديق آن‌ها خارج از ذات الهى و آفريده خدا تصور مى شود كه مستلزم آن است كه ذات الهى كه طبق فرض، فاقد اين صفات است، آن‌ها را بيافريند و سپس به آن‌ها متصف گردد. در صورتى كه محال است علت هستى بخش در ذات خود، فاقد كمالات مخلوقاتش باشد و يا براى رسيدن به صفاتى همچون علم، حيات و قدرت، از آفريدگانش استمداد بگيرد و به آن‌ها نيازمند باشد.

 نظر دهید »

بی مانندی و شبیه نبودن باری تعالی

15 دی 1397 توسط منجی انسان

یکی از دلایلی که خداوند در قرآن کریم بر یگانگی خود اقامه می‌کند همان بحث بی‌مانندی و شبیه نبودن او با هیچ یک از موجودات دیگر است، یعنی هیچ موجودی نمی‌تواند شبیه و همانند او باشد تا بتواند در آفرینش جهان با او شریک شود، «سبحانه هو الله الواحد القهار»صفت قهاریتِ پرودگار وجود هر گونه شبیه را از پرودگار نفی می‌کند و این همان رویکردی است که قرآن نسبت به اثبات یگانگی خود بر می‌گزیند، زیرا قهاریت به معنای چیرگی و غلبه بر تمامی موجودات است، از این رو کسی که به صفت قهاریت متصف باشد نمی تواند همانند و شبیهی داشته باشد، بنابراین همانندی با موجودی، هرگز با معنای چیرگی و غلبه سازگار نیست.

بنابراین اگر وجودی نسبت به غیر، غالب و چیره است پس همسان و شبیه نیست و اگر همسان و برابر با موجودات دیگر است پس نتیجتاً غالب نیست، پس فرض دو وجود همسان و مشابه که بتواند یکی بر دیگری غلبه داشته باشد باطل است، از این رو موجود قهار از تمامی افراد برتر و والاتر است.

ملاصدرا نیز بر مبنای نظام فلسفی خود شبیه نبودن و بی‌مانندی پرودگار را دلیل بر یگانگی او در نظر می‌گیرد، او باری تعالی را به واجب الوجود بالذات، صرف الوجود بودن و حقیقتی بسیط متصف می‌کند که تمامی این خصوصیات هرگونه شباهتی و همانندی را از غیر نفی می‌کند زیرا او ثابت می‌کند این ویژگی‌ها تنها می‌تواند مختص به یک موجود باشد و هیچ موجود دیگری هم عرض او نمی‌تواند واجد چنین خصوصیات کمالی باشد به عنوان مثال او تنها یک وجود صرف را مجاز می‌شمارد و در کنار وجود صرف، وجود دیگری را نمی‌پذیرد و یا واجب الوجود بالذات من‌جمیع‌الجهات تنها می‌تواند یکی باشد نه غیر او، زیرا اگر دیگری را به همین صفت متصف کنیم با معنای وجوب ذاتی ازلی در تعارض خواهد بود و در نتیجه این فرض باطل می‌شود،بحث بساطت و نفی هرگونه ترکیب درونی و بیرونی نیز مختص به یک وجود است نه دو یا چند وجود، زیرا بساطت جایی را برای غیر نمی‌گذارد، بنابراین ملاصدرا بر اساس نظام فلسفی خود، شیوه‌ای را برای اثبات وحدانیت باری تعالی بر می‌گزیند که تطابق و قرابت با نگرش قرآنی دارد.

 نظر دهید »

توحید ذاتی از منظر قرآن و فلسفه ملاصدرا

15 دی 1397 توسط منجی انسان

توحید ریشه تمامی مباحث اعتقادات اسلامی است، هر کس که بخواهد بنای معرفتی دینی خود را استوار سازد، باید از توحید «این کلمه ناب الهی» بهره جوید، خداوند، قرآن را مزین به الفاظی نموده است که حاوی عمیق‌ترین و ژرف‌ترین مضامین معرفت الله است و توحید سرسلسه این معارف و منشأ تمام خیرات و برکات الهی است، هر کس توحید را با جان خویش درآمیزد رستگار گردد و هر کس متوسل به شرک شود، سوء عاقبت از آنِ اوست.

توحید ذاتی، یکی از چهار شاخه توحید است که در قرآن، پیرامون اثبات آن مباحثی مطرح شده است، توحید ذاتی به‌معنای نفی هرگونه کثرت درونی و بیرونی از ذات پرودگار است، به‌این معنا که نه تنها خداوند در  خلق و صنع هیچ شریکی ندارد و  ذات بی‌مانند و بی‌همتای او وجود هرگونه غیری را منتفی می‌کند، بلکه ذات او همچنین فاقد هرگونه اجزاء و ترکیب درونی است؛ از این‌رو بر خلاف سایر مخلوقات که به ذاتشان مجموع یا برخی از ترکیب‌های عقلی، وهمی و خارجی راه یافته است، ذات پرودگار واجد بساطت حقیقی و فاقد هرگونه ترکیب است.

ملاصدرا در نظام فلسفی خود، بر مبنای ادله عقلی و استدلالی به اثبات توحید ذاتی پرداخته است، شاید بتوان تمامی مبانی نظام صدرایی را در توحید ذاتی با آیات قرآنی، در دو لفظ و دو مفهوم تطبیق داد و این دو واژه همان «بی‌نیازی ذات الهی» و «بی‌مانندی او از جمیع جهات» است که تمامی ادله اقامه شده مبنی بر اثبات توحید ذاتی پرودگار در کتب صدرا، به این دو لفظ بازگشت می‌کند.

 نظر دهید »

توحید صفاتی در نهج البلاغه

15 دی 1397 توسط منجی انسان

از متون روایی نیز می‌توان برای اثبات توحید صفاتی بهره برد. به عنوان مثال، این عبارات خطبه اول نهج البلاغه به توحید صفاتی، یعنی، عینیت صفات با ذات اشاره دارد:

كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الإخْلاصُ لَهُ، وَكَمَالُ الإخْلاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ، لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَة أَنَّها غَيْرُ المَوْصُوفِ، وَشَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوف أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ، فَمَنْ وَصَفَ اللهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ، وَمَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ،وَمَنْ ثَنَّاهُ فَقَد جَزَّأَهُ، وَمَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ
يگانه انگاشتن، او را به سزا اطاعت نمودن، و به سزا اطاعت نمودن او، صفتها را از او زدودن [است]، چه هر صفتى گواه است كه با موصوف دوتاست و هر موصوف نشان دهد كه از صفت جداست، پس هر كه پاك خداى را با صفتى همراه داند او را با قرينى پيوسته، و آن كه با قرينش پيوندد، دوتايش دانسته، و آن كه دوتايش خواند، جزء جزءاش داند، و آن كه او را جزء جزء داند، او را نداند.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

منجی انسان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس